سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شعر - دفترچه ی ممنوع ِدلتنگی برای who
RSS
|
خانه
|
درباره من
|
پارسی بلاگ
|مجموع بازدیدها:
47214
| بازدیدهای امروز:
138
Just About
یه تیکه سنگ
وقتی نمی توانی زیر باران خیس شوی// آوازی بخوانی// که برگ ها نریزند// قدمی برداری// که ابرها نترسند// وقتی هیچکس از هیچکس نمی پرسد// چه اتفاقی برای تو افتاده است// تبدیل به باد شده ای./
لوگوی وبلاگ
موضوعات
جستجو
اشتراک
با عشق به تو
@
شعر
سطری از کلاغ
روی سیمها نشسته بود
این حروف سادهی سیاه را
سنگ پاک کرد.
مجید اکبر زاده
نویسنده: یه تیکه سنگ
لینک های مرتبط:
ادبیات داستانی غربت
چیزی می خواستــی بگـی!؟
حرف دل